امید، خلاقیت و اشتیاق خود را از دست ندهید
وقتی ذهن ایدههای جدید و خلاقانهای داشته باشد، روند زندگی بسیار جذاب خواهد بود و به عکس زمانی که خلاقیت وجود نداشته باشد، امید به زندگی هم در ذهن شخص رفته رفته از بین میرود. حال مساله اینجاست که چگونه اشتیاق و خلاقیتمان را صرف ساخت موزیک زنده کنیم و چگونه زمانی که امید خود را از دست دادهایم، به ایدههای جدید فکر کنیم و روند کاری خود را از ثبات خارج کنیم؟ چگونه میتوانید اشتیاق کافی برای پیش بردن پروژههای خود را دوباره به دست آوریم؟ آرتیستهایی همچون موزیسینها، طراحان و نویسندگان که حرفه ای هرکدام ایده و فکرهای نوینی میطلبد، همواره در مسیر شغلی خود با اینگونه مسائل و مشکلات درگیر هستند. در این بخش به مواردی اشاره میکنیم که کمک میکنند تا بفهمیم چگونه اشتیاق و خلاقیتمان را در ساخت موزیک، زنده کنیم.
سازهای خود را تمیز کنید
در ابتدا ممکن است به ظاهر کمی عجیب به نظر برسد که برای افزایش خلاقیت، اشتیاق و ایدههای نوین، چنین موردی را به عنوان پله اول معرفی کردهایم. اما در واقع با این کار، بار فکری سنگینی را از روی ذهن خود میکاهید. درست مثل نجاری که برای کار کردن نیاز دارد تا تیغههای تجهیزاتش برنده و تیز باشند، شما هم باید تجهیزات و سازهای خود را تمیز و سالم نگه دارید. حال اگر نوازنده هستید این تجهیزات میتواند سازی مانند گیتار باشد، اگر آهنگساز هستید این حالت در مورد دستگاه میکسر شما صدق میکند، و حتی اگر ترانه سرا هم باشید همچنان این موضوع در مورد میز کار شما صادق است.
باید وسیلههایی که قرار است در مسیری خلاقانه همراه شما باشند را همچون خودتان آماده کنید. در همین حین که سازها و تجهیزات خود را آماده میکنید، سازها را کوک کرده و دستگاههای مورد نیازتان را تنظیم میکنید، به قدر کافی فرصت دارید تا به ایدهها و مسیری که قرار است ادامه دهید فکر کنید و متمرکز شوید. این دوره به گفته کسانی که ذهن بازی دارند و همیشه ایدههای نوینی ارائه میکنند، دورهای طلایی برای متمرکز کردن ذهن و تامل در مورد ایدههای میباشد. قسمت خوب این مرحله این است که وقتی نظافت و تنظیمات تمام شوند، فکر شما شکل گرفته و حالا وسایل، کاملا آماده حاضرند تا فقط شما کار را آغاز کنید.
از دوستان خود بخواهید تا در مورد اهدافی که در ذهن دارید شما را به چالش بکشند
وقتی صحبت از پروژههای موسیقیایی شخصی خودتان در میان باشد، اینکه فشار فکری خارجی روی ذهنتان وجود نداشته باشد همانقدر شما را به چالش میاندازد که تحت فشار زیادی کار کنید. یکی از اصطلاحاتی که در مراحل ضبط به کار برده میشود، “سندروم نور قرمز” (red light syndrome) است. این حالت روانی به زمانی گفته میشود که هنرمندان (حتی افراد حرفهای!) وقتی در استودیو برای ضبط حاضر میشوند، چنان استرسی میگیرند که نمیتوانند آنطور که باید و انتظار میرود، اجرا کنند.
یکی از موزیسینها در بلاگ خود نوشته بود که برای پیشرفت بیشتر در زمینه موسیقی و همچنین غلبه بر سندروم نور قرمز، تصمیم گرفت تا با گروهی دیگر از آرتیستها یکدیگر به چالش بکشانند. همگی قرار گذاشتند تا هفتهای یکبار، قطعهای موزیکال بهطور بداهه از خود ضبط کنند و در روز مشخصی بین یکدیگر به اشتراک بگذارند. اما شرط کردند که این قطعهها را بدون هیچ ادیت و افکتی، همان اول که به ذهنشان میرسد رکورد کنند و حتی اگر اشتباهی هم وجود داشت، همچنان به اشتراک بگذارند. در روز موعود همه ویدئوها دیده میشد،و همگی نظرات مثبت و منفی خودشان را اعلام میکردند و فرصتی بود تا بتوانند از تجربههای یکدیگر استفاده کنند.
بعد از گذشت چند ماه، کاملا مشخص بود که اعضای گروه همگی در زمینه موسیقی پیشرفت کردهاند و در طی این تمرینها و بداهه نوازیها نسبت به گذشته از روند کاری، استعدادها و نقاط قوت خودشان بیشتر آگاه شدند. همچنین روند ضبط همزمان کمک کرد تا هر یک اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند تا در حضور دوربین و نگاه قاضی دیگران، به راحتی و بدون استرس یکجا بنشینند و با آرامش هر ایدهای که دارند را در نواختن سازهای خود پیاده کنند. اگر شما هم به تمرین کردن و ادامه این روند بپردازید، مطمئن باشید که ذهن خود را عادت میدهید که تحت شرایطی بسیار ساده، بنشینید و با آرامش بنوازید، بدون آنکه انتظار بکشید تا شاید ایدهای جدید به ذهنتان برسد؛ و این خود یعنی اشتیاق و خلاقیت!
دوباره ایدههای گذشته خود را مرور کنید
آیا شما هم دارای چندین ایده هستید که همچنان منتظر روزی هستید که بلکه بتوانید آنها را عملی کنید؟ فرقی ندارد که این ایدهها بهصورت پوشهای ذخیره شده شامل تمام فایلهای صوتی کوتاه ضبط شده در کامپیوترتان است، یا نه، لیستی از کارهایی است که باید انجام دهید و به دیوار اتاقتان وصل کردهاید، یا حتی نتهایی است از شعرها و ترانههایی روزی سراییدهاید و در تلفن همراهتان ذخیره کردهاید. این پروژههای ناتمام خود میتوانند فرصتی طلایی برای ایجاد ایدههای نوین و خلاقانه! پس اگر تا به حال نشده که چنین کاری انجام داده باشید، از همین حالا شروع کنید و هر ایده و فکر جدیدی که دارید را جایی برای خود آرشیو کنید.
تمام وسواسهای فکری را کنار بگذارید، اجازه دهید که ذهنتان آزادانه فکر کند و این اجبار را از روی خود بردارید که حتما باید در لحظه یک آهنگ کامل و جدید بسازید! هر رکوردی که به ذهنتان خطور میکند را دریابید، ضبط بگیرید و آن را جایی ذخیره نگه دارید. با این کار بهجای اینکه به یکباره کار را آغاز کنید، مرحله به مرحله و فکر شده کار را پیش میبرید. حتی با این روش، چون اجبار زمانبندی و وسواس را کنار گذاشتهاید، از آنچه انجام میدهید بیشتر لذت خواهید برد چرا که دیگر استرس ایدهآل گرایی در وجود شما پدید نمیآید. پس باید همیشه در ذهن داشته باشید که باید مرتب لیست و فولدرایدههایتان را چک کنید!
چگونه اشتیاق و خلاقیتمان را در ساخت موزیک، زنده کنیم
مطابق مهارتهای فعلی خودتان تصمیم بگیرید
اگر میخواهید خلاق باشید اما همچنان ایده جدیدی به ذهنتان خطور نکرده است، بهتر است سراغ مهارتها و استعدادهای شخصی خودتان بروید. نقاط قوت و نقاط ضعف شما در موزیک چیست؟ کاری را که در آن مهارت دارید و حرفهای هستید انتخاب کنید و به خود زمان کافی دهید تا با آن مهارت کار کنید و لذت ببرید. خیالتان راحت باشد که وقتی خود را در زمینهای که حرفهای هستید، تقویت کنید به مراتب در همان حوزه ایدههای بیشتری به ذهنتان خطور خواهد کرد. به معنای دیگر، وقتی در پیدا کردن ایدههای جدید به مشکل برمیخورید، سراغ نقاط قوتتان بروید، از آنها استفاده کنید، بنوازید و لذت ببرید و به خود یادآور شوید که در مرحله برای چه سراغ موزیک و هنر آمدهاید.
در طرف مقابل، بدون اینکه بخواهید خودتان را سرزنش کنید، از نقاط ضعفتان استفاده کنید و روی آنها کار کنید. اگر در تلاش هستید که یک آهنگ را شروع کنید، با خود قرار بگذارید که در 10 دقیقه مقدمهای برای آن بنویسید. سپس این کار را برای 5 بار دیگر تکرار کنید. در نتیجه این کار، در عرض یک ساعت، شش مقدمه برای موزیک نوشتهاید. البته ممکن است که هیچ کدام از آنها چیزی نباشد که شما انتظار دارید، اما هدف این نیست که در یک ساعت اول بهترین خود را پیاده کرده باشید.
در واقع با این کار خود را تمرین میدهید و نسبت به سرعت روند کاری و طرز برخورد خودتان با این قضیه مطلع میشوید. تقریبا اگر از هر موزیسین موفقی هم بپرسید، به شما میگویند که آنها هم قبل از ساخت یکی از موزیکهای خوبشان، انبوهی از موزیکهای ناخوشایند و بد نوشتهاند. حتی خیلی از موزیسینهای حرفهای هستند که که آهنگهایی ساختهاند که ما و شما هم یکبار در زندگیمان نه شنیدهایم و نه نامشان به گوشمان خورده است. اما روند پیشرفت و تمرین آنها بهگونه کاراکتر حرفهای این هنرمندان را شکل داده است که کافی است یک کورد را بشنوند و از آن یک موزیک بسیار زیبا بسازند.
به بیانی دیگر، اینکه اشتیاقی برای کارکردن ندارید نباید بهانهای باشد که موزیک نسازید! این مرحله پلهای است تا شما را به خلاقیت میرساند.
کمی ورزش کنید
جدا از این بحث، بهطور کلی یک بدن سالم و پر انرژی، ذهنی سالم و پر انرژی نیز پرورش میدهد. اینکه ساعتها روبهروی کامپیوتر بنشینید، یا روی ساز خود خم شوید باعث میشود که هم از لحاظ ذهنی و هم از لحاظ فیزیکی ضعیف شوید. حتی شده برای مدت کوتاهی دست از کار بکشید و کمی قدم بزنید. کمی حرکات جهشی انجام دهید تا خون در بدنتان به جریان بیفتد. حتی اگر میتوانید چندین حرکت کششی و هوازی هم انجام دهید.
این تمارین روی جریان خون و تامین اکسیژن به مغز تاثیر شگفتی میگذارند. هدف این است که در حین انجام این فعالیتها از فضای کاری و استرسی که به وجود میآورد، دور شوید. وقتی دوباره برای کار حاضر شوید، انرژی بیشتری خواهید داشت و ذهنتان را که خسته شده بود، برای ایدههای جدید آماده میکنید.
چگونه اشتیاق و خلاقیتمان را در ساخت موزیک، زنده کنیم
فقط خودتان هستید که میتوانید جلوی پیشرفتتان را بگیرید
اگر هیچ کدام از موارد بالا نتوانند به شما کمک کند،مطمئن باشید دلیلی غیر از اینها در پس ذهن خودتان وجود دارد. چیزی که باعث میشود نتوانید روند کاریتان را جلو ببرید، ضعف شما در ساخت موزیک نیست، بلکه چیزی است که در ضمیر ناخودآگاهتان قرار گرفته و نمیگذارد تا آزادانه فکر کنید و تصمیم بگیرید. پس به خودتان شک نداشته باشید و استعدادهایتان را زیر سوال نبرید. فقط شروع کنید و بنوازید، یا کلمههای ذهنتان را روی کاغذ بیاورید. اجازه دهید آنچه در ذهن دارید را بشنوید و بخوانید. فقط ناامید نشوید و ادامه دهید تا به جای درستی که باید، برسید.
1 نظر
دمتون گرم:)